2777
2789
عنوان

من فوبیای دندون پزشکی دارم چ غلطی کنم یکی کمکم کنه😭

| مشاهده متن کامل بحث + 282 بازدید | 26 پست

منم خیلی وحشت داشتم 

فقط ب این فکرکن ده دقیقه اونجا میشینی عوضش دیگه دندون درد نداری ودندونت سالمه

زیباترین حس دنیا مادریست😍مادری فقط عشق وحال وبوس وبازی ولوس شدن وشیرین کاری نیست.مادری یعنی خستگی.....موی شونه نزده ...چای سرد....نصف شب بیدارموندن وسرگرم کردن بچه....نق زدن وگریه...بدغذایی...دعا برای پی پی کردن بچه یبوس...تعویض پوشک....ازهمه بدتر وقتی دستشویی داری وبچه نمیذاره بری😩😧.........مادربودن  یعنی  خودت وقف کسی کنی که عاشقانه دوستش داری هرچندبزرگ بشه یادش نمیاد😧

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اون لحظه ب چی فکر کنم ک بتونم تحمل کنم اون لحظه رو رد کنم دیگه تمومه 😢😢😢

جدا خدا رو شکر کن که دکتر هست و درد ازت گرفته میشه

من خیلی دندون پزشکی رفتم نمیگم هر بار میرم حس ترس رو  ندارم ولی تجربه ام میگه درد دندون خیلی خیلی بدتر و وحشتناکتر از دندونپزشکیه. از دکترم هم خیلی راضی هستم. کمترین حس دردی کنم زود به اطلاعش میرسونم خخخ

حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم
نه واسه اون لوله نمیترسم منظورم این بود تا بخواد دکتر شروع کنه مراحلو من میترسم 

ببین عزیزم من دفعه اول 13سالم بود رفتم استرس داشتم 

دکترم‌گفت بار اولته گفتم اره گفت نترس قشنگ بی خسی زد گ اشت خوب بی خس شه منم‌چشمامو بستم‌و نفهمیدم کی تموم شد بستگی به دکترت داره 

من مامانم بیچاره بار  اولش که رفته بود دندون پزشکی دکتره احمق نزاشته خوب بی حس شه همونجا که بی حسی زده شروع بکار کرده بدبخت انقد درد کشیده از همون موقع دیگه دندون پزشکی نرف مامانم 


رفتین اونجا تپش قلب نکرفتید ؟ چطوری اروم شدید

چرا تپش قلب مال یه لحظه بود تازه من شجاع بازی درآوردم دفعه اولم تنها رفتم 😀 

میگم فقط نفس عمیق میکشیدم و سرم و با گوشی گرم کرده بودم نوبتم بشه از شانس من ولین نفر بودم و دکترم دوساعت تاخیر کرد که هر لحظه به استرس من اصافه میکرد 

دیگه یه خانمی نشسته بود تو نوبت شروع کردم با اون حرف زدن یکم دلداریم داد گفت فقط اگه امپول بیحسی درد بیاد یکم دیگه بعدش چیزی نمیفهمی 

خلاصه دکتر اومد منم با ترس و لرز رفتم نشستم دکترم عذرخواهی کرد و دید من ترسیدم شروع کرد سوال پرسیدن و آواز خوندن  منم نشستم رو صندلی چشمام و بستم

امپولش واقعا درد نداشت اون بار

ولی هفته پیش رفتم دوباره بعد از گدشت دوسال این بار یکم درد داشت اما خیلیییبییی کم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792