تولید کننده هست کار برا مشتری فرستاده طرف از دستش افتاده و کار شکسته.پیاماشو خوندم نوشته وای اقای فلانی چقدر بد شانسم و فلان و بیسان از دستم افتاد شکست.شوهرمم گفته عیب نداره یه کار دیگه میزنم براتون میفرستم.منم عصبانی شدم گفتم تو چرا باید ترحم کنی مگه خالته یا عمته ک گفتی برات میزنم بازخلاصه ی دعوای بد کردیم
حالا توروخدا بگین من زیادی بدم و حساس شدم یا اون نباید این دلسوزیارو نسبت ب خانومای دیگه داشته باشه!!!
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ناراحت نشو ولی خاک بر سر مردی ک اینجوریه با شوهر خودم .شوهر بیشعور منم اینجوریه 😞
دردی که میکشی، اشتباهی که میکنی، اشکی که میریزی، حرفی که میشنوی، حس بدی که میگیری، عشقی که نمیگیری، آدمی که از دست میدی، آرامشی که نداری، محبتی که نمیبینی، انتظاری که میکشی، درون ریزیای که داری، قضاوتی که میشی، آرزویی که دفن میکنی، امیدی که خاک میکنی برای هیچکس مهم نیست؛ زور الکی نزن....چقدر این متن از فروغ فرخزاد موده:«هیچ چیز راحتم نمیکند. نه دریا، نه آفتاب، نه درختها، نه آدمها، نه فیلمها، نه لباسهایی که تازه خریدهام. نمیدانم چه کار کنم. بروم و سرم را به درختها بکوبم، داد بزنم، گریه کنم؛ نمیدانم
چون شما دخالت تو کارش نکن درست شما دلت میسوزه برای وقت و سرمایش اما یه مثل هست که میگه هر کوری جلوی پاش بهتر میبینه وقتی اون اون حرف میزنه حتما فکرش هم کرده