سلام بچه ها
قبلا بهتون گفته بودم رئیس سابقم متاهل بود و یه ذره کرم داشت درحدپیشنهاد غیرمستقیمم رفته بود
وکلا بچه ها کارگاه انگار به من شک کرده بودن هروقت میرفتم دفتر این آدم یه جوری نگام میکردن.من یه رییس دیگه قبل ازاون داشتم میخواستم اینو ول کنم بر م پیش اون کارکنم.این شد که ماجرا روبراش تعیرف کردم که این صابکارم مریضه و درست رفتارنمیکنه.خلاصه این کارو ول کردم و رفتم پیش اون یکی.اونجام بعد یه مدت با بچه هاش نمیساختم و دورم بود اذیت شدم اونجارو هم ول کردم.تا تموم شدن امتحانا بیکار بودم الان یه چندروزیه دنبال کار بودم.هرجا میگردم پیدا نمیکنم و تاچندروز دیگه شهریه باید بدم ونگرانم.این آدم که خیلی هم پررو هست متوجه شدم به خواهرم پیام داده که نیرو میخواد همین رئیس قبلیه که میگم کرم داشت.میخوام بهش بگم منو بگیره.البته قبل رفتن یه ذره بحث و اینام داشتیم ولی بهش بگم احتمالا بخاطر کارش که عقب نیفته قبول میکنه
حالا اون یکی صابکارم بفهمه من اونو ول کردم آخرش دوباره اومدم پیش این آدمی که از هیزیش پیش اون شکایت کرده بودم احتمالا کلی فکر بد میکنه
کلا نظر شماها چیه بچه ها؟برم یا نرم؟
اصلا ازش خوشم نمیاد ولی کارگاهش خلوته و من برای کار اونجا خیلی راحتم
جندروزه دنبال کارم و هیچ جا کار مناسب پیدا نمیکنم
یا کارش خیلی سخته یا حقوقش خیلی کمه یا راهش خیلی دوره.خودشو خیلی نمیبینم که باعث اذیتم بشه.ولی بچه ها کارگاه که فکر بد کرده بودن مایه ی اذیتن
نظرتونو میگین؟