مامانم خیلی زبون بدی داره با هیچکس نمیسازه از دست زبونش دارم روانی میشم هیچکس اندازه مامانم منو عذاب نمیده از طرفی خیلی برام زحمت کشیده اصلا دارم دیوونه میشم با شوهرم بد حرف میزنه متلک میندازه جلو خانواده شوهرم عجیب غریب رفتار میکنه عصبی بشه نمیتونه خودشو کنترل کنه هرکی پیشش باشه اهمیت نمیده شوهرمم گاهی اوقات بدون بی احترامی جواب میده بعد مامانم میاد ب جون من میفته ک شوهرت اینجوری گفت انقدر از شوهرم بد میگه ک فقط میمونه بگه طلاق بگیر روش نمیشه وگرنه همونم میگه.بچه ها چیکار کنم ب خدا روانی شدم توروخدا ی راهنمایی بکنید
زمانی که دختر تو خونه بودینم ازین مشکلا داشتین؟ بیشتر یا کمتر؟ هیچ اقدامی نکردین؟
مامانتو طلاق بده!!
یه مدت کمتر برو
و خیلی سرسنگین رفتار کن
و خیلی صریح و رک بگو زندگیمو دوس دارم
والا منم دیگه غیرقابل تحمل شده بود زبون مامانم،کمتر میریم اونجا،بابام خونه چند طبقه داره ،ولی رفتم جای دیگه خونه اجاره کردم
الان چند ساله مستاجریم ولی اعصاب راحته😅
باید بره دکتر روان پزشک .شما هم کمتر برو خونش .رابطه رو کم کن تا اذیت نشی
مهم نیست .مادرته دیگه .تحمل کن.احترام بذارید باهاش در نیفتید تا بد نشنوید.از اون مدلاست که دوست داره همه چیز به میل خودش باشه
چقدر بده نزدیک ترین ادم زندگیت بشه بدترین چقدر بده انقدر بی کس باشی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
