همتون میرونید ک من خیلی وقته نه همسرمو دیدم ن خونوادشو و اینکه جدامیشم از همسرم بخاطر اعتیاد و اینها نزدیک خانه ما یه پارک ک از مادرشوهرم خیلی فاصله هست و ما معمولا بعضی اوقات میریم اونجا میشینیمو اینا
امروز داداشم میگفت مادرشوهرمو دیده ک داهل پارکه تا دیرموقع نشسته داشته همینجور نگاه میکرده اینم بگم ک پیره
جاییم نمیرفت اونموقع ک من باهاشون بودم نظرشما چیه چرا اومده بوده پارک خونه ما؟