2777
2789
عنوان

شوهرم ماشینشو زد به نام مامانش

3658 بازدید | 92 پست

سلام دوستان.شوهرم ماشینشو عوض کرده قرار بود بزنه به نام من یعنی خودش میگف که میزنم به نامت بعد لحظه اخر پیچوند منو 😐 زدش به نام مامانش...شما بودین ناراحت نمیشدین ایا؟؟

نیم کیلو باش ولی پسته باش🤓✌

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شوهر من ماشینشو زده به اسم ابجیش

خونه به اسم مادرش

منو چی میگی پس؟

من گفتم به درک

منم دارم کار میکنم واسه خودم زمین و ماشین بخرم

شوهرم خوبه ولی خب نظر مادرش این بوده

خیلی زجر کشیدم.. انرژی بفرستید برام🥺🌹

شوهر منم قرار بود بزنه به نام ولی زهی خیال باطل😂

باورم نمیشه اسم کاربریمو ساسا جون میخونید!!!!!!!!!!!!!!!چرا اخه! عزیزان  سَه سَه جون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ترجیععععع میدهم به ذوق خویش دیوانه باشم تا به میل دیگران عاقل!!!!!!! ترجیع میدم ترجیح و ترجیع بنویسم دوست عزیز مگر نه اندازه یه ترجیح سواد دارم😂😂😂😂

شوهرمنم قراربوده بزنه به اسم من لحظه اخرزدبه اسم دخترمون

به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست ....                                 پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...

ب جای تو من پاره شدم:/

من توی عقد باردار شدم👶قصدم سقط بود چون شوهرم وضع مالی خوبی نداشت!هدیه خدارو پذیرفتیم و گفتیم ی حکمتی بوده و سقط نشد☆حرفای مردم تیکه ها و نگاهاشون باعث شد ب همه بگم:من مامان شدم اونم از شوهره شرعی و قانونیم پس نه هوس بوده نه گناه👩‍❤️‍👨اصلا هم خجالت نکشیدم سیسمونی اماده کردیم و همه عاشق دخترمن♡ممنونم از مادر و خاهرم که عین کوهی بودن پشت من(البته خاهرم اولش میخاست منو ب قتل برسونه😨)دخی قشنگم از الان بگم من تمام راه های پیچوندن رو بلدم پس دهنت سرویسه😚باورم نمیشد تو اومدی ب قلب و روحم تا اینکه با پاهایی لرزون و فکری اشفته روی تخت سونو دراز کشیدم؛بولوب بولوب♡صدای قلبت بود عمره مادر💖(ابان سال 99 ماه هشتم بارداری:خاهشا قیافت ب من بره مرسی) اسفند۹۹:واااای دخترت چقد شبیه باباشه😄اینم بگم و برم:کاربری قبلیم ب لطف اقای ح.ر تعلیق شد روحش شاد🤐
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز