بچم خیلی خیلی شیطونه
قربونش برم دیشب ۳ خوابید صبحم ساعت ۸ بیدار شد و خلاصع کم خابیدم ظهر هرکاری کردم نخابید
شوهرم تو اتاق اونطرفی بود
منم داشتم بچمو می خابدونم با گول زدن و اینا
یهو اومد گف چتههه بچه رو روانی کردی
یی خانواده کسی رو سرت نبوده
خیلیی عصبی شدم چون کم خابی و شینطت بچم انرژی مو گرفتع بود
خلاصه گفتم گمشو برو بیرون
ادامش الان میگم