2777
2789
عنوان

بعد از مرگ مادرم احساس تنهایی وغم میکنم

| مشاهده متن کامل بحث + 2508 بازدید | 60 پست
برادر ها مجرد هستن  وایی به حال دل پدرت اونم خیلی الان حال دلش خرابه خیلی فقط غرور دارن به رو ...

بعد از مادرم فقط هر روز که میرم سر خاکش ازش میخام منم باخودش ببره بعد اون دیگه کاری تو این دنیا ندارم 

بعد از مادرم فقط هر روز که میرم سر خاکش ازش میخام منم باخودش ببره بعد اون دیگه کاری تو این دنیا ندار ...

میفهممت کاملا منم 

باور کن باشی خوشبخت وسلامت زندگی کنی روحش شاد میشه 

هیعیییی  چه تقدیر سختی برامون هست

   آرامش سهم قلبی است که درتصرف خداست.    

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

میفهممت کاملا منم  باور کن باشی خوشبخت وسلامت زندگی کنی روحش شاد میشه  هیعیییی  چه ...

چرا خدا با بنده هاش اینجور تا میکنه؟شب قدر امسال فقط سلامتی مادرم ازش خواستم عید فطر مادرم با همه ارزوهایی که داشت با یه دل پر از نگرانی واسه اینده ما ازمون گرفت

چیزی نمیدونی قضاوت نکنید

من حرفی زدم ک توش قضاوتی کرده باشم؟!😐

گفتم چ حرفیه میزنی!😕

"خدا "‍حواسش به ‌‍قلبت ‍هست...                                        کاربر97                 
قضاوت نکن دوستی نمیدونی چه بلاهای سرمن اورده

وقتی بچه تر بودم گاهی اوقات بهم برمیخورد نصیحتای مادرم ولی وقتی بزرگتر شدم رفیقم شد همه دنیام شد حالا حسرت یه عصرونه دونفره با یه عالمه حرف مادر دختری تا ابد رو دلم موند

چرا خدا با بنده هاش اینجور تا میکنه؟شب قدر امسال فقط سلامتی مادرم ازش خواستم عید فطر مادرم با همه ار ...

خدای من 

مادرم سحر عید فطر سال ... به رحمت خدا رفتن اینقدر داشت بارون میومد همش میگفتم  خدایا به بچه ۳ ساله رحم کن چی کار کنیم ما  الان داداشم ۲۵ سالشه میگه چرا منو دنیا آوردن چرا وقتی شرایط بد بود من اومدم  چی بگیم ما  

خدا پدر عزیزت را برات حفظ کنه خدا سلامتی بده وصبر عزیزم 

واقعا چقدر همدردیم

   آرامش سهم قلبی است که درتصرف خداست.    
وقتی بچه تر بودم گاهی اوقات بهم برمیخورد نصیحتای مادرم ولی وقتی بزرگتر شدم رفیقم شد همه دنیام شد حال ...

وقتی هستن نمی‌بینیم وقتی رفتن مثل کور که بینا شده

   آرامش سهم قلبی است که درتصرف خداست.    
وقتی بچه تر بودم گاهی اوقات بهم برمیخورد نصیحتای مادرم ولی وقتی بزرگتر شدم رفیقم شد همه دنیام شد حال ...

من نصحیت نبودمامانم یه عقده ای حسودهس حتی چشم نداره لاغرکردن من ببینه

خدای من  مادرم سحر عید فطر سال ... به رحمت خدا رفتن اینقدر داشت بارون میومد همش میگفتم  خ ...

خدا برادرت رو برات حفظ کنه منم تازه داداشم نوزده سالش شده مادرم ارزو داشت دانشگاه رفتنش ببینه خدا پدر ومادرت بیامرزه ولی واقعا ادم بعد عزیزاش کمرش میشکنه 

من نصحیت نبودمامانم یه عقده ای حسودهس حتی چشم نداره لاغرکردن من ببینه

چند سالته؟منم یه برادر دارم که نورده سالشه همش به مامانم میگفت چرا انقد به من گیر میدی ولی حالا که مادرم رفته فهمیده حتی گیر دادناش به خاطر علاقه بوده مطمعنم سنت که بره بالاتر بیشتر رفتارای مادرت درک میکنی 

گستاخ نیستم شمانمیدونیدچه بلایی سرم اورده

هر بلایی اون مادرته عزیزم اگرم کاری کرده امیدوارم ببخشیش ولی هیچوقت ارزوی مرگشو نکن چون اولین نفر خودت پشیمون میشی عزیزم 

چیزی رو سخت نمیگیرم جز دستاااات 😘😘😘
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز