سلام من 17 سالمه و امروز با یه مشکل خیلی بزرگ مواجه شدم که مجبور شدم بیام اینجا ثبت نام کنم
گلوم گرفته حتی نمیتونم درست نفس بکشم
خب من دانش آموز یازدهم تیزهوشان هستم و امروز که آخرین روز امتحانم بود تصمیم گرفتم با گوشی مامانم امتحان بدم که اگه توی گروه واتساپ معلم چیزی گفت بتونم ببینم تا اینکه ده دقیقه مونده به آزمون دیدم یه شماره هم که قبلا بهش مشکوک شده بودم و مامانم اونو به اسم دوست دانشگاهش سیو کرده دیشب بهم پیام میدادن تا 3 نصفه شب بازش که کردم رفتم بالا دیدم درباره ر ا ب ط ه و اینکه میخوام بزارم لات صحبت کرده بودن پروفایل واتساپ هم آقا بود همون موقع مطمئن شدم و مامانم نوشته بود امشب تا صبح بوی تنت برای منه
نمیدونم تا حالا با هم خوابیدن یا نه دستام داره میلرزه و تایپ میکنم خدا به دادم برسه توی چند تا از چتاشون اقاعه لوکیشن تهران فرستاده بود برای مامانم چون مامانم میخواسته بدونه کجاست از بین چتاشون حتی مطمئن نیستم اقاعه زن نداشته باشه
ما توی یه شهر کوچیکیم بابام بازنشسته شده معلم بوده مامانم هم دبیر ریاضی و همیشه با هم دعوا میکنن 5 سال پیش هم میخواستن طلاق بگیرن حتی اون موقع 20 ملیوم پول وکیل داد مامانم، بابام هم تقریبا پول دار محسوب میشه 4 تا خونه داشتیم که اون موقع بابام نصفش رو زد به نام مامانم ولی پارسال بابام فروختشون
خدایا یعنی خودت کمکم کن که همین که الان گوشه بیمارستان نیستم خیلیه
همیشه با هم دعوا میکنن خیلی وقت هم هست پیش هم نمیخواین بابام یه آدم خسیس هست نه برای من و خواهرم اما هیچی برای مامانم تا حالا نخریده حتی یه مانتو
من از همون بچگی شاهد دعوا های اونا بودم بابا یه تعصب های خاصی هم داره نمیذاره مامانم چادر نپوشه منم از 4 سالگی روسری پوشیدم خدا رو شکر تازگی ها به من که نمیگه چادر بپوش
مامانم خیلی منو دوست داره همین چند هفته پیش وام گرفت 18 ملیون برام کلاس انلاین دوازدهم ثبت نام کرد
به مامانم حق میدم اونم نیاز های عاطفی داشته باشه ولی کاش میکردم این روز رو نمیدیدم
به نظرتون چیکار کنم به مامانم بگه که ازش خبر دارم یا نه
نگم همین جوری مثل خوره تمام وجودم رو میخوره
تو رو خدا کمکم کنید
واقعا نمیدونم چطور امتحان دادم