سلام. خوبین؟
شما اگه دوست پسرتون که عشقتون باشه و بعد 8سال بخاین بهم برسین بعد یهو با ی دعوا بگه همه چیز برام یکنواخت شده و هی بهونه بیاره و فقط بگه نمیدونم یا بگه خانوادت پرجمعیتن درحالی که قبلا باهاش کنار اومده..و هی بگه تو برای من کاری نکردی و بخای از خودت حمایت کنی بهش بگی فلان کادو خریدم یا فلان کارو کردم بگه اهل معامله ای و منت میذاری. درضمن خانوادشم اوکی و موافق باشن. شماچکارمیکنید و راه درستش چیه؟؟
من خودم از صبح بخیر با عکس و کلیپ و انواع قربون صدقه و عکس باهاش حرف زدم درحالی ک جوابش چهارتا استیکر مسخره و ی مرسی بوده ولی تحمل کردم و گفتم باشه..دلگیره.تازه یک ذره میگه الان اومدم حالت میانه. میدونین من ی چیز از مسخره بازیام تعریف میکنم اصلا نمیخنده. میره توسکوت. یا مثلا پشت تلفن متوجه ی کلمه از حرفش نمیشم دوباره سوال میکنم قاطی میکنه..میگه بهت گفتم پاتو نذار لبه ماشین ولی تو گذاشتی بهش میگم ببخشید من یادم نبوده عذرمیخام میگه ن برات مهم نیست. . بخدا عین کف دستم باهاش. ی دونه دروغ نگفتم. خیانت نکردم.همه عمرم گذاشتم بهترین موقعیتامو رد کردم. گفتم این از همه بهترینه. بهم چندبار توهین کرد تو بحث سکوت کردم گفتم باشه مرده فقط ی قهر ریز کردم و بعدش اشتی ولی اون خیلی کینه ایه. تاقیامت ب رو میاره.
.توروخدا اگه میدونید راه برخورد درست دیگه ک مونده چیه ب من بگید؟ عاجزانه خاهش میکنم....
چکارکنم ک نمیخام خام و رامم بشه من فقط میخام باهام پرانرژی باشه و حالش خوب باشه...
بخدا انقد غصه خوردم صورتم ریز شده چیزی باقی نمونده ازم. خواهری میکنید کمکم کنید. مرسی
