اول ی چیزی بگم خانما گوشی مال خواهرمه من با گوشی اون تاپیک میزنم تاپیک های قبل مال خواهرمه خودم به دلایلی فعلا گوشی ندارم شکسته
خانما اگه کسی مثل منه بیاد باهم دردودل کنیم دلم خیلی گرفته یکبو پنج ساله دوس دارم میمیرم براش اما هیچ حسی بهم نداره اگه داشت بهم میگفت خیلی دلم هواشو کرده فقط بتونم سرمو بزارم رو سینش همین بدونم اون ماله منه قلبم درد گرفته امروز دیدمش باهاش حرف زدم خندیدم ولی از تو دلم داشتم گریه میکردم که حتی نمیتونم دستشو بگیرم دلم خونه هیچکس بغیراز خودمو خواهر خبر نداره و من دارم از دوریش میمیرم دارم دیونه میشم از وقتی دیدمش دارم گریه میکنم پنج ساله دارم میسوزم اینقد لاغر شدم هرجا میرم هرلحظه تو ذهنمه شبا خوابشو میبینم دارم میمیرم امروز دگه خدارو به خودش قسم میدادم که اگه مهرشو عشقشو تو دلم انداختی خودتم کاری کن بهش برسم دیگه طاقت ندارم دارم میمیرم