دیشب هوا گرم بود شوهرم رفت او اتاق در بالکنو باز کرد دراااز کشید رو تخت منم تو آشپزخونه خونه بودم حواسش به من نبود رفتم تو اتاق دیدم روشکم خوابیده یهو برگشت اروم گفت اخیییییش چه ک....ونی میخوره به بادم 😂برعکث گفته بود😂😂😂😂😂
زود اعتماد نکن👑🎀سایه هم دنبال توست ولی همراه نیست👑💜🖤💙(ترکیده اعظم هستم 😁
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.