این روز کازم امضاء گرفتن ۳۸ هفته و ۶ روزم بود
منمشککردم و نگران شدم و به دکتر گفتم بهم نامه بده تا برم شهر بستری شم گفت نامه نمیخاد برو بگو از طرفِ خانم دکتر فلانی اومدم...
بعدش اومدم خونه مامانم خانوادم گفتن نبابا چیو بستری شی الان زوده برو پیاده روی کن.منم یه استرسِ عجیییییبی داشتم گفتم خب میرم بیمارستانِ شهر یه نوار قلب و سونو میگیرم ولی بستری نمیشم.
قرار بود فقط برم سونو بگیرم و بیام اصلا قرار نبود برم بستری شم اصا قرار نبود واسه زایمان برم