من بعد تولد بچم همش با همسرم بحث و مشکل داریم و الان دوساله از هم نظر عاطفی و جسمی کاملا دور شدیم و خیلی وقتها حس میکنم چرا زودتر نفهمیدم اینهمه با هم اختلاف داریم😔
من هم پدرم برای بچه ها هم مادرم صب میره شب ساعت ۱۲ میاد از سرکار با دوستاش میره گشتو گزار خوشم نمیاد دیگه بیاد خونه الانم داره با گوشی ور میره عین خیالمم نیس
خاص بودن بی فایدسـت خـاصـیتـ داشـته باشـین😏ازصدای گذرآبـ چنان فهمیـدم تندترازآبـ روان عمـرگران میگذرد زندگی را نفسی ست.ارزش غــم خوردن نـیسـت..آنقدرسیـربخند تاکه ندانی غم چیست😶
دیگه بچه تون بزرگ شده دوباره به شوهرت محبت کن هرچندازش دلخوری ولی اونم مثل بچه ست فکرمیکنه بچه روبیشتردوست داری پس پیش قدم محبت کردن باش ویه وقتایی بچه روبسپاریدبه مادربزرگ یافامیل قابل اعتماددوتایی وقت بگذرونید
بچه رو یه چندساعت توی هفته بزارین خونه کسی، یکم با هم خلوت کنید، تایم های دونفره تون رو بیشتر کنید و یه برنامه ای بچینید که فقط بهتون خوش بگذره که نخواید فکرتون بره سمت مشکلات و اختلافات.
برای حل مشکلم یه صلوات مهمونم میکنی؟🤗🌸نه اسمم ساداته و نه متولد ۶۷ ام. متولد ۷۶ ام. فقط اولش همینجوری یه اسم گذاشتم که عضو سایت شم نمیدونستم نمیشه تغییرش داد🙄😅
ما بعد بچه ی اول خیلی بحث داشتیم خیلــــی،اکثرا هم سر بچه داری بود منم خیلی عصبی شده بودم چون مسئولیتم زیاد شده بود،ولی الان خیلی خوبیم خدارو شکر،کم کم خوب میشین طبیعیه سعی کن تلاش کنی برای گرم شدن زندگیت
ماهم خیللللی خوب بودیم باهم بعد سه سال تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم و بعد از یکسالگی بچم زندگیمون زیرو رو شد اصلا نمیدونم چراااا فقط میدونم خیلی ناراحت و عصبیم کرد با کارا و رفتاراش 😣😢