چقدر زندگی و موقعیتش شبیه به منه ...
منم دقیقا دو سال تموم زجر کشیدم
مدام میگفت دوست دارم باهام مهربون بود محبت میکرد اما متاسفانه همه زبونی بود و وقتایی که نبودم تا اونجا ک میدونم چت و تلفن فراوون داشت
هربارم کلی قسم و گریه و واسطه که دیگه تکرار نمیکنه ، اما دفعه بعدی بدترشو انجام میداد
محل کارم مدام کارم گریه و غم بود چون خیلی خیلی هم دوسش داشتم و میدونستمم دوسم داره اما نمیتونه این کارو بذاره کنار
با حق طلاقی که گرفتم تو این دوسال ،۳ماه پیش غیابی جدا شدم
.
ازون موقع هم همچنان امیدواره برگردم