منم همین فکرو میکردم
که زن و شوهر میشینن دعا میکنن خدا بهشون بچه بده
وقتی تو 13 14 سالگی از زبون دخترعموم شنیدم تا مدتها از همه زن و شوهرا متنفر بودم از همه
واییییی اینو گفتی یاد خودم افتادم😂
یبار از مامانم پرسیدم من از کجا اومدم گفت از تو شکمم گفتم نشونم بده ببینم نشونم داد جاش مونده بود
بعد یشب تو دور همی نشسته بودیم بحث اپاندیس افتاد مامانم گفت ارع منم اپاندیس عمل کردم جاشم هنوز هستو اینا منم گفتم مامان مگ من از اونجا بدنیا نیومدم😐
دختر من میدونه که شکم رو پاره میکنن بچه میاد بیرون اما اینکه چجوری رفته توی شکم رو نمی دونه یعنی تا حالا نپرسده
من میگفتم خدا میده ولی همیشه شک داشتم ک بدن ادم چجوری بعد عروسی میفهمه ک طرف متاهل شده بچه میشد😂😝
یکی تعریف میکرد که همکلاس دخترش گفته مامانش گفته وقتی زن و شوهر خیلی همو دوست دارن و به هم محبت میکنن خدا یه دونه از بهشت میذاره تو دل زن و اون بزرگ میشه و بچه میشه
به نظرم این توضیحش خیلی جالب بود
به من میگفتن میخرن همیشه تصور میکردم یه مغازه پر بچه
من مامانم ماما بود ۵ سالگی زایمان طبیعی دیدم و همه چیز میدونستم فقط فکر میکردم زنا خود به خود حامله میشن همیشه به مامانم میگفتم شکمت بزرگ شده فک کنم حامله یه سونوگرافی برو تو ۴ سالگی😅
مامان من گفت بالاآوردمت🤣
