فکرمیکردم از بیمارستان میخرن بچه رو یعنی مامانم اینجوری گفته بود ومنم باور کرده بودم.برادرم که به دنیا اومد به مامانم گفتم چرا برام آبجی نخریدی گفت آبجی خیلی گرون بود پولمون کم اومد، گفتم خب پولای قلک منو میبردی ،گفت پولای قلکت کم بود نمیشد یه دوست شیطون داشتم بعدها اون بهم گفت دیوونه شکم مامانتو پاره کردن بچه رو در آوردن بعدم شکمشو دوختن.منم رفته بودم نشسته بودم کنار مامانم سعی میکردم شکمشو ببینم که البته چون طبیعی زایمان کرده بود بخیه ای ندیدم و کماکان همون باور قبلی که بچه رو میخرن ، تو ذهنم موند
از تو ناف😕😕😕😕
از طریق پوست زن و شوهرا بچه دار میشن😂😂😂
من فکر میکردم باقرص ولی الان دخترم هی میگه مامان برو بازار برام یع داداش بخر
ولی کلا بهتره تو هم سن کوچیک یه سری چیزای قشنگ ولی خیلی هم دور از ذهن نباشه به بچه ها بگیم اگه پرسیدن.یه جا گفته بود ما از خدا خواستیم .خدا هم به ما یه دونه داد و اون دونه رو تو دل مامانی کاشت و کم کم بزرگ شد و تو اومدی🌱💓
من هنوزم برام سواله چی درسته بگیم ب بچه ها خریدن لک لکا آوردن واقعیت و بگیم چیکار باید بکنیم
من دقیقا یادمه فکر میکردم دعا میکنن خدا بهشون بچه میده
برای بچه هام هم خیلی سوال بود من میگفتم قرص میخورن ولی قرصش خیلی گرونه الان دیگه بزرگ شدن دیگه نمیپرسن فکر کنم خودشون فهمیدن 😄😄
من یادمه اولین بار ماهیت این قضیه رو دوم راهنمایی بودم شنیدم، یکی از دوستام یه روز زنگ ورزش اومد همه بچه های کلاس رو جمع کرد گفت درباره شب عروسی و اینکه گفت همه اون کارارو با انگشت انجام میده شوهر آدم، تاچندسال همون فکرو میکردم بعدها فهمیدم که نه انگشت نیست اندام مخصوصه😂😂😂چقدر تباه بودم من
برای من سوال بود چطور به دنیا اومدم، مامانم میگفت وقتی میخواستی به دنیا بیای فرشته ها کلید اوردن در شکممو باز کردن تو به دنیا اومدی، من که تو عالم بچگی قانع نشدم 😄 الانم پسرم ازم میپرسه یکی دوبار همینو بهش گفتم دیدم اونم قانع نمیشه دیگه راستشو گفتم گفتم جراحی کردم
من فکر میکردم خدا بعد یک سال تو شکم مامانا بچه رو بوجود میاره😐
من الان معلمم
باورتون میشه مگر اینک کمبود معلم باشه وگرنه معلمای چهارم تا ششم دبستان مدرسه های پسرونه رو خانم نمیزارن
بخاطر اینک مسائل ج ن س ی رو بشدت آگاهن ازشون
