2777
2789
عنوان

33سالمه و چقدر آرزو دارم

| مشاهده متن کامل بحث + 1028 بازدید | 81 پست
نترس بابا همسایه ما ۴۲ سالگی بچه اش را به دنیا آورد 


اخه شوهرم مشکل دارع و گفتن با ای وی اف اونم قطعی نیست

کسی چه می داند شاید جای دیگری مرده ایم و این دنیا جهنم ماست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

از خودم مینویسم و بعدش پاک میکنم تا تو دلت نگی ای بابا این با حرفهاش تاپیکم رو پر غم کرد غصه منم نخ ...


عزیزممم 😢

من از بچگی تا الان کلی زجر کشیدمم 

طعم تلخ تهمت از برادر خیانت از اولین عشق کتک دزدیده شدن و خیلی چیزا رو تجربه کردم 

شاید حال بدم ربط ذاره بع اینا

خدا بهت صبر بده و خوشبختی سرازیر شه تو زندگیت❤️

کسی چه می داند شاید جای دیگری مرده ایم و این دنیا جهنم ماست
برید طب اسلامی را هم امتحان کنید الان خیلی ها نتیجه میگیرن از طب اسلامی


همسرم اخلاقش خاصه پایه نیست😢

کسی چه می داند شاید جای دیگری مرده ایم و این دنیا جهنم ماست
ببین الان قهرم با شوهرم بخاطر رفتارای خانوادش از سه شنبه تا الان هر ذکری خوندم که اون بیاد اشتی کنه ...


اسی حالا من کاری ندارم به اخلاق شوهرت ولی از من به تو یه توصیه به عنوان خواهر کوچکتر اصلا سر خانواده شوهرت با شوهرت بحث نون خودت جوابشون را بده 

اسی حالا من کاری ندارم به اخلاق شوهرت ولی از من به تو یه توصیه به عنوان خواهر کوچکتر اصلا سر خانواده ...

ببین بخدا سه ساله ریختم تو خودم

با احترام برخورد میکنم


اما سر یه مهم‌نی که اومدن خونم و من نبودم و از شوهرم گله کردم و شوهرم دهن لقی کرد رفت گفت

منو زجر میدن 

انگار دشمنشونم

هرباز میرم خونشون با دل خون میام شوهرمم بخاطر جلب رشایت پدر و مادرش به من کم محلی میکنه اونجا میام خونه بغل کردنش شروع میشه


منم گفتم سه ساله بخاطر یه چیز الکی زجرم دادی بی مهری کردی بدون من خواهرتو نمیبخشم حتی ده سال دیگع ادامه بدی به لیت اخلاقت چون میدونم خواهرت راهنماییت کرد از من جداشی بخاطر عقده یه مهمونی که بی احترامی نکردم من  اما سه ساله به روتون نیاوردم


بعدم باعاش قهر کردم

کسی چه می داند شاید جای دیگری مرده ایم و این دنیا جهنم ماست
بله

ول کن بابا حساس نباش به خدا من از خدامه شوهرم اگه حرفی در موردشون بگم بره بهشون بگه چون یه بار رفت گفت خیلی خودشون جمع کردن 

در مورد اونیکی حرفام شوهرمنم اوایل اینطوری بود اصلا خونه باباش با من حرف نمیزد منم اوایل تحمل میکردم اما الان خودم میرم میشینم بغل دستش باهاش حرف میزنم میگم بهم غذا بکش کمکم عادتش دادم باهام راحت  باشه جلوی اونا با ۲ تا از خواهرهاش هم قهرم اونجا باشن بهشون حرف نمیزنم زندگی را سخت نکن بابا 

ول کن بابا حساس نباش به خدا من از خدامه شوهرم اگه حرفی در موردشون بگم بره بهشون بگه چون یه بار رفت گ ...


ببین سه ساله من اتو دارم ازشون که خواهره به سوهرم پیام داده که بره و منو ترک کنه

بعد اونا برای یه مهمونی که اومدن کوفت کردن صدبار زنگ زدن گله کردن پدر و مادرت که مگه باید از تو اجازع میگرفت

الانم منتظرن من برم عذرخواهی کنم 

میرم اونجا خواهره میاد خونه پدرش منو بی محل میکنه.شوهرم بی محل میکنه منم حرصم گرفت

گفتم اگر نگفتم به شوهرش یا به روتون نیاوردم پرو نشید

برای یه مهمونی و یه تکاس سه ساله تو قیافه اید من برای اینکار باید جواب سلامشم ندم که

کسی چه می داند شاید جای دیگری مرده ایم و این دنیا جهنم ماست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792