بخاطر شرایط بد اقتصادی با داداشش میرن سنگکاری، همه چیشو از شب آماده میکنم کلی هم باهاش خوبه رفتارم و خیلی درکش میکنم،ساعت ۷ میرسه خونه تا حموم میره و شام میخوریم میشه ساعت ۹ بعدش ساعت ۱۲ هم باید بخوابیم ولی اون از وقتیکه میاد کلا میخوابه و اخموعه و کلا محلم نمیده من هی دور سرش عین پروانه شدم بخدا ولی میبینم اصلا بهم محل نمیده مجبوری کنارم میشینه و دستمو میگیره..شبا قبل خواب کلا نمیاد سمتم و پشت میکنه و میخوابه و توو طولِ روز ۲ جمله بیشتر باهام صحبت نمیکنه،باردار هستم یبار حالمو نمیپرسه یا دستشو نمیزاره رو شکمم و اینا..به نظرتون من چیکار کنم باهاش؟
هرچی میگم میگه خستم ولم کن همش هم عصبانیه باهام ولی واسه بقیه کلی بلبل زبونی میکنه!