احساس میکنم دستش تنگه میترسه بهت محل بده بگی بیا بریم واسه بچه خرید بعد پول نداره جلوت خجالت میکشه. اینبار اومد واسش چای و میوه و ... بذار بگو یکم دراز بکش پشتت صافشه ...نوازشش کن بگو فدات شم انقدر زحمت میکشی من دلم خیلی روشنه وه همه چی درست میشه من کنارتم اصلا نگران نباش اگه پس انداز داری بگو واسه بیمارستان و دکتر هم نگران نباش یکم پس انداز دارم.میدونم خدا باهامونه.میدونم قدم بچمون خیره و ازین حرفا...
بگو درک میکنم تو این شرایط وبچه خرج زندگی کمر شکن شده اما منم ملاحظه میکنم انشاا... درست میشه...
بار مسیولیت وخجالت رو از رو شونه هاش بردار