من خونه ی هر كي ميرم خودمو موظف ميدونم كمك كنم يه گوشه كارو بگيرم سفره بچينم جم كنم بشورم روم نميشه بشينم صاحب خونه كار كنه رستوران ك نرفتم خواهر شوهرام میان خونه ما اصلا کار نمیکنن پدرم درمیاد
امشبم اومدن خونمون دیر اومدن ک همه چی آماده باشهحتی سفره هم پهن نکردن نچیدن فقط نشستن خوردن رفتن رو مبل نشستن قدمم بلنده زیادی پای ظرفشویی وایمیستم از کمردرد میمیدم