از دوستي تا الآن ك زنو شوهريم ٤سال ميگذره من تاحالا كوچك ترين بدي بهش نكردم و تا اينجا ك باهاش موندم از خود گذشتگي كردم اينو خودشم ميدونه ك هركي ديگه جاي من بود نميموند ولي هميشه به قول خودش به شوخي بهم ميگه كاش با تو آشنا نشده بودم بد بختم كردي با خنده ميگه اينا رو مثلا جوري ك حرص منو در بياره اوايل منم ميخنديدم ولي ديگه شوخس تا كي امروزم بيرون بوديم بازم با خنده گفت كاش اون روز خورده شيشه رفته بود تو چشمم تو رو نميديدم منم گفتم هيچ وقت خوبيام ب چشمت نيومده هيچ وقت ازم تقدير و تشكر نكردي هميشه گفتي كاش نبودم گفتم حتما دلت كس ديگه رو ميخواد اونم سكوت كرده بود بعد بهم گفت جنبه شوخي نداري آدم سو استفاده گري هستي ديگه باهام حرف نزد
تو منو انتخاب کردی❤ انتخاب کردی که مامانت باشم ، خونه کوچیک و آرومم رو، دل تنها و مهربونم رو دیدی دلت خواست من همدمت باشم.پسر کوچولوی قشنگم💕 اگر نخونی و ندونی زود خام میشی سرتو بالا نگه دار نکنه رام شی دشمن جهل و جاهلم⚠️⛔️
نه عزیزم هر وقت گفت با لبخند بگو فعلا که کور نشدی و دیدی منو ، ببین کجا کار خیر کردی ک خدا منو بهت داد ، اگرم این وسط کسی بدبخت شده منم نه تو
آن دو تا چشمان تو هی خودنمایی میکند !لشکر موهای تو کشور گشایی میکند ؛ نقش زیبا بودنت را خوب ایفا میکنی، با نمایش نامه ات در شهر غوغا میکنی ، من هوای ابریم جانا تو باران منی،کافه دنج همان رو به خیابان منی❤❤