خب شايد برا هركسى ي جوريه
من ١١سال زنش بودم
محل كارش ي شهر ديگه بود
دو هفته سركار يك هفته خونه
هر بار ك ميخاست بياد خونه برا ديدنش هيجان داشتم
استرس ميگرفتم كه ايا الان ظاهرم خوبه؟خونه مرتبه؟ايا ارايشم خوبه؟
با نگاه اول تپش قلب ميگرفتم از رو هيجان و خوشحالى مث دوران دوستيمون
اخ كه چ روزايي بود