بخدا قسم مال منم زایمان کرده بودم رفته بودم خونه مادرم عروسمون اومد بخاطر بخیه نمیتونستم بلند شم گلایه کرده بود چرا بلند نشده این به پای من یا اون مدتی که اونحا بودم مودم قطع میکردن تا استفاده نکنم بخدا یه شب خواهرم داشت منو میزد منم میخواستم برم هتل بخوابم من خیلی ناراحتم ازشون نمیبخشم و نمیگذرم
کجای کاری عزیزم من مردم از بس حسرت خوردم انقد فرق میزارن بین من و برادرام ناراحتن ک حتی میرم خونشون در حالی که فقط امسال 30میلیون تومان فقط پول نقد ب داداشم دادن حالا بماند که خشکبار و ماست و پنیر و همه چیو مامان بابام میدن بهشون منم هیچ حالا منتم میزارن بخدا هر وقت برم خونشون دست خالی نمیرم ولی چکار کنم بخدا خیلی بی کس بی محبتم خیلی ماهی یه بارم اگه من زنگ نزنم نمیگن مردی یا زنده ای میگن تو داری برادرت نداره حسودی نمیکنم ولی فرق گذاشتن خیلی بده بخدا میخوان من همه مالمو بدم ب اونا
بخدا قسم منم همینطورم برای برادرم سبزی خورشتی و گوشت ماهی هر چی میخرن پول میدن یه بار شوهرم گفت بیا شوخی کنیم بخدا شوهر من نیازی به پول کسی نداره ولی شوخی میکنه گفت بیا شوخی کنیم بگیم مامانت یکم پول قرض بده من مامانم برگشت گفت من بانک نیستم که فرداش مامانم زنگ زد گفت بگو با من شوخی نکنه من اصلا پول نمیدما شکستم
حاضرم همه زندگی ام را بدم پدرم برگرده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
