کاربری که حامله بود تهمت زده بودن بهش دادگاه میرفت برای ازمایش دی ان ای

rain001

مدیر استارتر

عضویت: 1399/09/11

تعداد پست: 2102

سلام من خیلی به فکر این کاربرم و نگرانشم

قبلا خیلی پیگیر بودم ک براش دعا میکردم باهاش حرف میزدم ولی کاربری قبلیمو از دست دادم.

میدونید کیه؟؟

شوهرش و پدر شوهرش بهش تهمت زده بودن که بچه از شوهرش نیس.این بنده خداهم میرفت دادگاه و میومد برای ازمایش دی ان ای و...

اگه میشناسید تگ کنید خیلی ممنونم❤

این صفحه متعلق به من

1400/02/04

07:40

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

آناتا

عضویت: 1393/03/13

تعداد پست: 50552

نمیدونم کی رو میگی

ولی کلا برای هیچکس تو مجازی دل نسوزون و فکرتو مشغول نکن

کاشکی دنیا یادش بره ما رو، نبینیم طلوع آفتاب رو

1400/02/04

07:41

3 نفر لایک کرده اند ...

zendgimzibast

عضویت: 1400/01/16

تعداد پست: 4083

۹۰٪ این کاربرا داستان تعریف میکنن

تو فکرش نرو

تو خواب دیدم مثل قدیم 😔 داره بهم میخنده زهرا (س) ... زخم منو رها کنید ... خودش میاد میبنده زهرا(س)😭

1400/02/04

07:41

7 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

mehrasena

عضویت: 1399/06/25

تعداد پست: 5144

ااای واای من .خدا به دادش برسه .

انسان متمدن آن کسی است که درتنهایی، احساس تنهایی نکندمردم همه چیز به ما نمی دهند که ماخودمان از به دست اوردنش عاجز باشیم

1400/02/04

07:41

1 نفر لایک کرده اند ...

به_کبودی_یاس

عضویت: 1397/07/24

تعداد پست: 8253

نمیشناسم.

چه حوصله ای داری پیگیری میکنی

1400/02/04

07:42

0 نفر لایک کرده اند ...

rnafas

عضویت: 1398/10/20

تعداد پست: 3211

بنده خدا منم تگ كن اگ اومد

🌷دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده• جایی که شیطنت هایم خریدار دارد .• جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است ...• جایی که همیشه در آن بچه ام ، و بچگی کردنم جرم نیست،که اگر ناز کنم .. پدر و مادرم، می خندند ، و نوازشم می کنند.• جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد..و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن !همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست • آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است ...• جایی که هر صبح ، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش ، حالِ آدم را جا می آورد • جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر ؛ عجیب ، در آن می چسبد • که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمامِ عشق ، پتو رویش بیاندازد..و خوابِ شبها ، هیچ نگرانی و ترسی ندارد. جایی که تماشای برنامه کودک از نوع نوستالژی ، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا ، به آدم انرژی می دهد• آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق داد!من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد.کنارِ پدر و مادری که از لبخندشان ؛تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند !🌷

1400/02/04

07:42

1 نفر لایک کرده اند ...