هوووف دقیقا من برا طلاق فقط مامانم و زنداداشم سرم غر میزدن و سعی میکردن منو بفرستن سر زندگی مامانم انقدر میزد تو سرم انقد دادو بیداد ک فراری بودم جایی نداشتم برم از دستش بابامم نمیزاشت از خونه تکون بخورم طلاقم جدی بود ولی نمیدونم شوهرم و خانوادش دعام کردن چیکار کردن ک تعهد دادن برگشتم امروزم باز خواستم برم زنگ زدم مادرم فقط غرغر کرد ک وایسا سر زندگیت مردی ک کتک میزنه مگ زندگی حالیشه کی باهمچین مردی میمونه با دستای خودشون منو انداختن تو آتیش منم گفتم حال بدم بخاطر توعه همش تقصیر توعه ن زنگاشو جواب میدم ن پیم هاشو
من اینجا روزگارسگی میکشم اونا خوشبخت و ازادن با پسراش😒
چرا منو بدبخت کردی اخه مادرمن