سلامخوبین
ما تو خونه قبلیمون که اولین خونمون بود بالاییمون خیلی اذیت میکرد
۶ صبح پامیشد با سر و صدا تمیز میکرد
بچهاش میدوید خودش جاق بود میکوبید راه میرفت خلاصه که مردیم و زنده شدیم منم استرسی ام از این صداها اذیت میشدم
اولین خونمون بود ۶ ماهه پاشدیم و فسخ کردیم
وقتی رفتیم کلیدو تحویل بدیم این زن و شوهر بالایی با صابخونه هماهنگیدن اومدن پایین
زنه جای عذرخواهی حداقل انقد زبون درازی کزد و تیکه انداخت منم گفتم من ۶ ماهه حتی نیومدم دعوا بالا اهل دعوا نیستم
خلاصه خیلی مودب بودم ولی الان که برگشتیم خونه از دیروز حرص میخورم میگمکاش سلیته بازی میکردم مثه خودش میگفتم بااین وزن میدوی دنبال بچهات جیغ میکشی ببریشون حموم صدا میاد یا صدای تختت
همش خودخوری میکنم کاش میگفتممم
شخصیت مودبی دارم ولی کاش حداقل یبار بی ادب میشدم واسه این عوضی
خدایااااآاااااااا