سلام بچه ها توروخدا راهنمایی کنید
شیش ماه پیش با پسری در مجازی دوست شدم و فهمیدم ک همشهری هستیم البته من داخل شهرم و اون تو استان هست اصلیتشون روستاییه ولی در شهر بزرگ شده خیلی دوسش دارم اونم منو دوست داره خانوادش برای خاستگاری اومدند ولی خانوادم راضی به این ازدواج نیستند دلیلشونم اینه ک چون روستایی هستند ایا این دلیل واقعا منطقیه یک بار مادرش برای خواستگاری اومد خونمون گفتن نه سری بعد زنگ زدن و خانوادم راضی شدن برای خاستگاری مادرو پدرش به خونمون اومدن قبول کردند ولی فردای اون روز مادرش هرچقدر زنگ زد خونمون برنداشت
و به من گفتن ک نمیشه و ازشون خوشمون نیومد میشه یه راه حلی به من بدین خاهش میکنم حال من اصلا روبه راه نیس
من شیش ماهه ک در غذابم و مامان بابام خانواده ی پسرره رو به بازی گرفتن و اون پیش خونوادش کوچیک شد من باهاش بخاطر خانوادم تموم کردم ولی نتونستم دروریشو تحمل کنم و باز برگشتم بهش
یکی اینکه خیلی به دلم نشسته انقد دوسش دارم و ازش خوشم اومده ک فکر میکنم دیگ بعد ازین کسی به اندازه ی این نتونه تو دلم جا باز کنه و دیگ نتونم با کسی ک مثل این جذاب و خوشگل باشم و میترسم از دسش بدم بچه ها بخاطر خوشگلی و اینا نیستا من واقعا دوسش دارم یه لخظه ام بدون اون نمیتونم