به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من یدونه از سوتی های فجیهمو اصلا یادم نمیره نمیدونم چجوری فراموش کنم البته آبروم رفت💔😑
پروردگارا، همسری مهربان و بچهآور و شکرگزار و باغیرت به من عطا کن که اگر به او نیکی کردم شکرگزار باشد، و اگر به او بدی کردم مرا ببخشد، و اگر یاد خدا کردم مرا یاری کند، و اگر خدا را فراموش کردم مرا به یاد خدا بیندازد، و اگر از نزد او خارج شدم (اسرار و اموال و آبروی مرا) حفظ کند، و اگر بر او وارد شدم مرا خوشحال سازد، و اگر او را به کاری امر کردم مرا اطاعت کند، و اگر بر علیه او قسم خوردم (که او کاری را انجام دهد) او (آن کار را انجام داده) و مرا از آن قسم بریءالذمّه کند، و اگر بر او غضب کردم مرا راضی سازد. ای پروردگار صاحب جلال و اکرام، چنین همسری را به من ببخش! پس به درستی که من او را از تو خواسته ام و به من نمیرسد مگر آن چیزی که تو منت میگذاری و عطا میکنی.
وای بچه ها من یه بار گلاب به روتون رفته بودم دسشویی شیشش یه کم شکسته بود پسر همسایمون 10سالیش بود کاملا اتفاقی منو دید منم کلی باهاش دعوا کردم و کلی بعدش گریه کردم نمیدونم یادشه یا نه
باوز کن توجمع آشنا ماشین خاموش شده سر مانع گاز دادم جای ترمز😂ولی میگم بابا بیخیال بزار براذهم تعریف کنم بخندم.حالا امروز فردا ن یک ماه.اخر یادشون میره.تازه دوهفته پیش ماشین از موقع عقب جلو کردن رفت پایین جاده.هر کاری میکردم بکشم بالا برعکس تو شیب بود میرفت پایین.همه نگاه میکردم.....خلاصه شوهرم زنگ زدم اومد کمک.همه عینه قارچ سر بالا نگاه میکردن