2777
2789

دوساله دارم امتحان میدم که استخدامی قبول بشم،سال قبل مصاحبه رد شدم اما امسال قبول نهایی شدم.بخاطر بومی گزینی مجبور شدم بزنم شهرستان محل تولدم،الان جایی که زندگی میکنم چند ساعت فاصله داره با محل تولدم،همسرم نمیاد اونجایی که قبول شدم و یه بچه هم دارم!

خیلی سختی هم به خودم و هم به بچه ام دادم تا قبول شدم!نمیتونم بیخیالش بشم!

خسته شدم از زندگی،تمام تلاشم کردم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم باید تصمیم می‌گرفتی قبل از این ک ثبت نام کنی .... آخه چکاری بود کردی حالا زندگیتو خراب نکن سعی کن همسرتو راضی کنی میگ چی خوشحال نشد از قبولیت

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و دل داند و من......
نه خوشحال که نشد اینقدر که ضدحال زد چندروز همش سردرد و چشم درد داشتم

باید قبل از این باهاش توافق میکردی لاقل مصاحبه رو نمیرفتی ی چشم انتظار دیگ قبول میشد.....پس راهی نداری آره میخای زندگیتو خراب کنی؟؟؟

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و دل داند و من......
نه خوشحال که نشد اینقدر که ضدحال زد چندروز همش سردرد و چشم درد داشتم

شغل همسرت چیه.اگه آزاد باشه که مشکلی نداری از خداشم باشه.معلمی بهترین شغل برا خانمه فوق‌العاده هس.

به نظرم نمی ارزه اینجور قبول شدنی،به چه قیمتی از شوهرت دور و بچتون اذیت،ولی از ی نظرم خوبه مستقل شدی ...

آخه کی دلش میخاد خودش بعد سی چندسالگی زجر بده که مستقل بشه،اگه زندگی به کامم بود که بجای این همه خوندن میرفتم دوتا دیگه بچه می آوردم زندگی میکردم راحت،زندگیم خوش نبود که مجبور شدم به فکر مستقل شدن باشم.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792