2777
2789
عنوان

بحث نامزدم با مادرم بنظر شما من چیکار کنم به حرف کی گوش بدم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 501 بازدید | 27 پست
دیگه از اون روز تاحالا خونمون نمیاد مگ بیاد در حیاط منو ببینه یا شب ی ساعتی باهم بریم بیرون در همین ...

بخاطر همینه از عقد بدم‌میاد

فقط 33 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

شدی صاحب هر بند دلم 😍شدی روز و شبم ماه دلم 😍مهمون کوچولوی دلم خیلی خوش اومدی به زندگی مون🥺خدایا شکرت.  خدایا خودت مواظب مسافر کوچولوم باش😍02/6/13 بیبی چکم مثبت شد😍.                                      پسر کوچولو قشنگم داری داداش بزرگه میشی قربونت برم🥺🥺

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

والا نامزد شما باید احترام مادرتونو که بزرگترن نگه میداشت اعصاب ادما از فولاد نیست یکی تو شرایط بد بشینه کنار گوششون غر بزنه!

الانم یه جوری راضیش کن بیاد رفع کدورت کنه حالا نه با قهر و بی محلی

دیگه از اون روز تاحالا خونمون نمیاد مگ بیاد در حیاط منو ببینه یا شب ی ساعتی باهم بریم بیرون در همین ...


ب این بگو خانوما رو ک میشناسی هورمونا یهو قاطی میکنه وگرنه مامانم روزی نیست از تعریف نکنه، ب مامانم بگو جوونارو میشناسی مامان ک همشون مغرور الان میخاد بیاد جلو برای آشتی ولی غرور داره حالا من پیام عذرخاهیشو میرسونم بهت 


بعد شام دعوتش کن بیاد خونتون، جو رو صمیمی کنو بگو بخند

هستم اگر نیستم، گر نروم میروم 🚶‍♂️
شوهرت مقصر بوده، هر چی بوده بیرون رفتید باید به بزرگترش احترام می اشته، چرا همه اش گفته چرا اومدیم ا ...

اون یکی دو بار گفت چرا از اینجا اومدیم

بار سومم داییم پشت سرمون بود زنگش زد گفت این جاده بده من دیگ‌نمیام ماشینم داغون شد برمیگردم

دیگه نامزدم خیلی عصبی تر شد اونام میخواستن برن‌گفت ی روز اومدیم بیرون این میره این میاد این قهر میکنه اون عصبیه بعدش این بحثه پیش اومد

حق با نامزدته مادرت اجازه نداشت سرش داد بزنه 

مامانم‌وقتی اقا میاد اینجا ی سر با من بحث میکنه میگ حق نداری زیاد پیشش بشینی پرو میشه

از طرفیم هی میگ بیا اینکارو کن‌اونکارو کن بعدش نامزدم‌میره تو چت بهم میگ چرا مامانت اونقد بهت تذکر میده خودت چرا کارتو انجام‌نمیدی نمیدونه مشکل ی چی دیگه اس

اینجوری خودشو بی حرمت میکنه بعد نامزدم باهاش قهره باز من مقصرم

ببخشید ولی نامزدم منم خیلی غر میزنه مخصوصا اگه جاده اینا خراب باشه ولی تا الان نشده مامانم بهش اعترا ...

اره خونوده گیر نده بهتره حرمت ها از بین میره مثلا داد زدن‌مامان من‌چ اثری داشت جز اینکه رابطه رو بدتر کزد 

اما من واقعا گیر کردم این‌بین از طرفی مامانم ی سر دعوام میکنه میگه تو لوسش کردی حق نداشت قهر کنه از طرفیم دلم نمیاد نامزدمو ناراحت کنم‌چون تقصیر اون نبود

این اقا و خانم معلومه از قبل باهم خرده حساب داشتن خصوصا مامانت حسابی دلش پر بوده انگار بزرگوار 

از قبل فقط میتونم به این اشاره کنم مامانم بدش میاد اون با دوستاش وقت بگذرونه اقا هم دوسه روز قبلش دوستاش از ی شهر دیگ اومدن مدام باهم میرفتن پارک یا کوه یا جایی

اره خونوده گیر نده بهتره حرمت ها از بین میره مثلا داد زدن‌مامان من‌چ اثری داشت جز اینکه رابطه رو بدت ...

اتفاقا چند وقت پیشم مامانم و نامزدم باهم بحثشون شد البته بحث اینا جوری نبود که بهم حرف بزنن فقط نامزدم درمورد مامانم به من می‌گفت مامانمم به من منم طرف هیچ کدومو نگرفتم 

حالا نامزدم قسم خورده بود پاشو تو خونه ما نزاره من اصلا اصرار نکردم بیاد اصلا تا ی هفته نزاشتم با مامانم رو در رو شه میگفتم لازم نکرده ببینی مامانمو 

بعدش خودش دیگه ناراحتیش خوابید و اومد کلیم خجالت کشید 

 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز