2777
2789

قضیه بر میگرده به ۲۰ سال پیش 

که یه مزاحم تلفنی زنگ میزنه خونه مادربزرگم بعدش این مزاحمت کم کم تبدیل به دوستی بین این دو شخص میشه....بعدش این آقا برای اینکه به مادربزرگم نزدیک تر بشه کم کم شروع میکنه به خواستگاری کردن از مادرم ک یعنی همون دختر مادربزرگم میشه.

بعدش به اجبار با هم ازدواج میکنن. مادرم همون اوایل متوجه شک هایی میشه اما همش با خودش میگه نه بابا مگه میشه این مادرمه.

خب خلاصه برادرم به دنیا میاد و دو سال بعد از اون من..

مادرم دیگه خیلی شک می‌کنه و به بابام میگه که من اینجور فک میکنم اما بابام میزنه زیرش و میگه اصلا همچین چیزی نیست..

خب بعد از ۱۳ سال مامانم تونست اینو ثابت کنه و بعد از اینکه فهمید کاری کرد که دیگه هیچوقت مادربزرگم و بابام با هم ارتباط نداشته باشن و تا پای طلاق رفتن اما مامانم بخاطر منو برادرم بخشیدش و بابام کلا یه آدم دیگه شد 

اما مامانم خیلی دلش شکست و افسردگی گرف

حالا مامانم بعد از ۶ سال ک الان باشه دیگه طاقتش سر میرسه و شروع میکنه به لج و لجبازی.....حالا چند روز پیش مامانم میخواست بره سوزن زنی یاد بگیره اما بابام مخالفت کرد و گفت نه اما مامانم سر خود رفت و بابام بعد از اون حتی جواب سلامش رو نمیداد.حالا بابام هم دیگه خسته شده از بی حوصلگی های مامانم و کم محلیاش دو روز پیش بهش گفت برو خونه بابات دیگه نمیخوامت (اینو بهتون نگفتم که مامانم خودش میخواسته اقدام به طلاق کنه و خیلی با بی حوصلگی باهامون رفتار میکرد و همیشه به بابام فحش میداد)بعدش مامانم هم بهش گفت باشه میرم...حالا مامانم رفته😭😭💔 میدونم که بابام کار خیلی اشتباهی در حقش انجام داده اما میگن که کسیو باید بخشید که متوجه کار اشتباهش بشه.حالا بابام اشتباهشو فهمیده بود اما مامانم باز ولش کرد.

حالا من از مانانم متنفر شدممم چونکه ولمون کرد رفت ...

چرا با مادرش قطع رابطه نکرد؟؟؟

چرا باید زندگی ۳ نفر دیگه رو از هم میپاشوند؟؟؟

چرا بچه دار شدددد؟؟؟؟

دارم هق میزنم🥺💔






بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بابابزرگت زنده بوده وقتی بابات با مادر بزرگت بوده🙄🙄🙄

پروفایلمو حتما ببین اگه حالتو خوب کردبرای برآورده شدن آرزوم که داشتن یه خونه بزرگتره اگه دوس داشتی یه صلوات هدیه کن 😍😍😍

عزیزم تقصیر مادرت نیس تقصیر باباته تو نمی‌دونم چن سالته ولی اگر بزرگ سی میفهمی ک یه زن چقدر غرورش می‌شکنه از کارای بابات مادرت مث مهره شده اونم برا ازدواج ک آرزوی هردختریه عالی باشه شمام از مادرت متنفر نباش بجاش بشین با بابات حرف بزن تا رابطه با مادرت خوب سه دسته گل بگیر با بابات ببر خونه مادرت برا عذر خواهی 

نباید اینجوری میشد شمام این وسط بی تقصیری ولی اگر میخوای زندگیتون بهتر شده باید سازنده رابطه مادرو پدرت باشی و یه طرفه یکیشون دوس نداشته باشی من بودم کلی حرف میزدم با بابام واقعا کار خیلییییییییییی اشتباهی کرده طفلکی مادرت 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  4 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  3 ساعت پیش