شوهرم یه هفته هس یه هفته نیس مجبورم بیام خونه مامانم...اینجا هم هردو سرکارن من تو خونه تنهام...باردارم طول سرویکسمم لب مرزه نمیتونم زیاد راه برم خطرداره....دوستی هم ندارم ینی داشتم چون من باردارشدم حسودیش شد باهام کلا بهم زد...فقط کارم شده گوشی خسته شدم...هرچیزی حدی داره...تنهایی هم حدی داره گوشی هم حدی داره...نگرانی اینم ک زایمان زودرس نیاد سراغم یه طرف دیگه...خیلی سخته
بی هیچ سوالی و جوابی بغلم کن خسته تر از آنم که بگویم به چه علت ...