من پنج ساله ازدواج کردم هزارتا تنش درست کردن خانواده شوهرم بازم تنش درست کردن امسال تا پای طلاق رفتم دیگه شوهرم گفت بیا از صفر شروع کنیم من حتی ب شوهرم دیگه نمیگم باهام بیا خونه بابام ک نخام برم طرف اونا ک تنش درست کنند باز یه ماه پیش برادر شوهرم اومد باز تنش یه هفته ای...باز میخاستن بیان من گفتم من میرم اینجا نباشم اونا بیان توان دعواا ندارم تازه همه چیز خوب شده بود شوهرم باهام قهره شبا دیر میاد ب لجم نمی‌ذاره جایی برم تراخدا چیکار کنم
طلاق
زندگیتون شکنندس باید طوری باشین نتونن خرابش کنن
خب باهاشون قطع رابطه کنین وقتی میبینین زندگیتونو بهم میریزن
خب نمیشه ک اینجوری
شما باید اختلافاتو حل کنید نه صورت مسئله رو پاک کنید تا شرایط اختلاف پیش نیاد اینجوری میشه انبار باروتی ک هر لحظه میترکه
یعنی چی تنش ایجاد میکنن، مگه میشه هر بار ببینیشون شما دو تا دعواتون بشه؟!
عزیزم آروم باش سعی کن آروم بمونی و هیجانی نشی منم زیاد تنش دیدم تو زندگیم.کلا سعی کن وا ندی ،فقط نظاره گر اتفاقات باش و اگه خودت نقشی نداری در بوجودامدنشان ,نذار روت تاثیر گذار باشن
هرروز سوره ی مزمل را بخون شک نکن شوهرت حرفت را گوش میکنه
عزیزم در حدی شوهر من نوکرشونه ک توی دوران عقد ما طبقه پایین خونه باباش می‌نشست جاریم شوهرش سرکار بود ب شوهر من گفته بود بیا ببرم بهداشت....حالا دو قدم فاصله تا خونه شوند بود ..حالا عمدااا چون اون روز ما نوبت آتلیه داشتیم حالا همون روز باید پاپ اسمیرشا با شوهر من میرفت
رو خودت متمرکز شو,شما نمیتونی رفتار و گفتار دیگران را مدیریت کنید ولی در عوض میتونید رفتار و احساسات خودتون رو مدیریت کنید و نگذارید دیگران روتون تاثیر گذار باشن
من درست متوجه نشدم مشکل اصلیتون چیه ولی اگه فقط ب خانواده خودش اهمیت میده فایده نداره این زندگی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
