بیست سه چهار روز گذشته هر روز حالم داره بدتر میشه
ببینید من دختر گیر بداخلاق یا الکی قهر بکنی نیستم رابطمم با دو س پسرم کاملا جدی بود به قصد ازدواج؛ خانوادهامونم میدونستن و کلی برنامه ریزی کرده بودیم پس نگید ولش کن و بیخیال شو
حدود 24 روز پیش ی شب یهویی بهش گفتم تو واسه من وقت نمیزاری دوسم نداری(اصلا خودم موندم این حرفا چی بود من زدم)
نمیخوامت اونم هی داشت توضیح میداد و ابراز شرمندگی
ولش کن مردم از شوهرشون جدا میشن اینکه دوس پسری بیش نیست
خب
خب
خوب بقیش؟
خب ادامش
نخونده میگم بگو چالش بود یه پیام بهش بده باخنده وشوخی برش گردون.
هی اون توضیح میداد منم بدتر لج کرده بودم گفتم حتما نازمو میکشه قدرمو بیشتر میدونه
گفتم نمیخوامت و موفق باشی و تمام
سه چهار روز گذشت دیدم خبری ازش نشد
خودم مسیج دادم ک من میخواستم بهم نزدیکتر شیم
من دوست دارما ازین حرقا جواب نداد
چرا همشو یه جا نمینویسی
منم بودم جوابتو نمیدادم خودت گفتی نمیخوایش و تنام بعد 3 روز نظرت عوض شد
