خودش تا راهنمایی خونده
خواهرش پرستاره من هم خود کارم مربوط به بیمارستانه
البته من یکساله شاغلم ولی خواهر اون ۶ ساله شاغله و ده سالیم ازمن بزرگتره
جاریم همیشه پز خواهرشو میده که اینو خرید فلان کرد ....
منم واقعا حسودیم نمیشه ولی از اینکه منو باهاش مقایسه میکنه ناراحت میشم .دیروز داست راجع به یکی از دوستاشون حرف میزد که دختره پزشکی عمومی میخونه و طرحه
منم گفتم پزشک عمومی سخته و... هنو اول راهه درحد متخصص نیس
شوهرش گف نه تو فک کردی دکتری
خیلی بهم برخورد گفتم من نه دکترم نه چیزی ولی یکی که طرحه خیلیم نیاز به تعریف نداره
زنشم مدام از خواهرش تعریف میکنه
واقعا زنو شوهر دیوونم کردن من از تعریف الکی متنفرم
خودمم اصلا منم منم نمیکنم ولی اینا شورشو دراوردن نمیدونم چجورین
یبارم بهم گف تو فک میکنی تو بیمارستانی انگار دکتری
گفتم دکتر بودن مهم نیس مهم شعوره
خیلی اذیت میشم همش مقایسم میکنن😓