من تویه شهر دور از خانوادم زندگی میکنم و خانواده خودم و شوهرم شهر دیگه هستن خیلی وقته تو خونم شوهرم میگه تا ششم اینجا باشیم بعد بریم ولی من دیگه نمیکشم بهش گفتم بریم میگه نه باید برم سر کار بنظرتون چیکار کنم خیلی دپرسم بنظرتون چطوری راضیش کنم راننده ماشین سنگین و میتونه نره اگ بخواد نیاز ب پولشم نداره خیلی نمیدونم چرا منو حرص میده خسته شدم از تنهایی
مجرد و ناکام بمیر ولی نسل فقیر تحویل جامعه نده. بار کج به مقصد رسید… دل به دل راه نداشت… اتفاقا پول هم خوشبختی آورد…. این است دنیای ما:) goftino.com/c/BVamgS پیام بده😐 تاپیک های سال 99 و 1400 رو گردن نمیگیرم :/
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
هی تویی ک داری اینو میخونی من از ته دلم دوسِت دارم و خوشحالم ک باهات تو یه زمان زندگی میکنم... فکرشو بکن ممکنه منو تو یه جای این دنیا جای پای همدیگه قدم برداشته باشیم.یا اتفاقی همو دیده باشیم.ب لباس هم یا صورت هم خیره شده باشیم .شاید والدینمون دوست بودنیا بچه هامون دوست بشن....میبینی چقد حس خوبیه اینکه کنار هم زندگی میکنیم؟ما باهم جمعیت دنیا رو تشکیل دادیم...من عاشق زندگی و دنیا هستم...عاشق توییم ک اینو میخونی...💜لبخند از ته دلت آرزوی قلبیِ منه.💜..مراقب خوبیای دنیا باشیم باهم... 🦄