پیش پسر خاله م برای مشاوره سنش خیلی بالاس هااا زنم داره فکر بد نکنین مورد تأیید بابام هم هس خب گفتم برم پیش این ببینم چی میگه رفتم انگاری داشت با یکی حرف می زد یه پسره بود قصدم فال گوش وایسادن نبودا شنیدم پسره گف:الان من عاشقش شدم چیکار کنم
پسر خاله م: ینییییی عاشققققشششش شدییییی شمارشو ووو هنوووووو نتونستی بگیری نچ نچ برو شمارشو بگیر بیا بعدش بت میگم چطو بری خاستگاریش😐 حالا بعدش صدا آروم شد گوشمو چسبوندم ببینم چی میشه آغا یهو در باز شد همانا من چپه شدم رو زمین😐😐😐😐😐