ینی دوست داشتم تمام یه مرد برای من باشه همونطور ک اون دوست داره من برای اون باشم کلا نامزد سابقم شدید با دخترا راحت بود وقتی هم بهش میگفتم میگفت من با اونا مثل خودشونم با تو هم مثل خودت،زیر عکسای دخترا لاس میزد باهاشون از هیکل و از قیافشون تعریف میکرد... جداشدم ازش بخار اینا...
با شوهرم ازدواج کردم بدون هیچ شناختی بعد یروز اتفاقی دیدم دایرکت اینستاشو با جاست فرندای دانشگاش میکنید با یکیشون ک خیلی هم صمیمی بود پیامش اولین نفر تو دایرکتش بود و همیشه هم پیامش رو باهاش پاک میکرد
من این خط قرمزم بود شوهرم رو تو خاستگاری گفتم از این رفتار بدم میاد ولی الان برعکسش رو میبینم دلم میخواد بمیرم🥺🥺🥺🥺🥺