من فروختم چون پدرشوهرم گفت نه عروسی میگیرم نه کمک میکنم بهتون برای خونه و....من لج کردم فروختم برایودیعه جشن و...به دلم موند.راضیم ازتینکاراماته دلم یکم حسرتشونومیخورم.بعدهم جلوفامیلاشون پزمیدادن طلاهایی که برات خریدیم چیشدمنم طاقتم تمام شدگفتم شمانخریدین اونایی هم که داشتم فروختم چون شماکاری برای پسرتون نکردین
یعنی شوهرت پول رهن خونه هم نداره؟
زندگیه خودته ب کسی ربط نداره هرکاری لازمه انجام بده .
منم قبل عروسی اینکارو کردم ولی خب طلاهامو خود شوهرم خریده بود
نظر شخصیم اینکه اصلا ازدواج نکن بی پولی خیلی بده خیلی از بدم بدتتر
خب ببین همسره من وقتی اومد و عقد کردیم دو روز بعدش رفت سربازی و سرباز بود برای همین نتونست پس اندازی داشته باشه به حقوق سربازی ولی به خاطر من همه تلاشاشو کرد و کارمند نیرو انتظامی شد که شنبه هفته دیگه اعذام میشه زندگیمون قرار نیست همینطوری بمونه که
چی بگم می دونم از یه طرف مجبوری و عاشق
و از یه طرفم مردا بیشترشون با اینکار لوس می شن و یاد می گیرن .زیادی تو عقد رو اخلاق مردا حساب نکن کاش نگفته بودی طلا مجردی داری
عریزم این زندگی ، زندگی مشترکه
ادم برای زندگیش باید تلاش کنه
حتما این کار انجام بده و نگران واکنش بقیه نباش نباید برای کسی چیزی رو توضیح بدی
بنظرم نفروش بگردین خونه بارهن کم پیدا کنین
