خواهرا اومدم که ارومم کنید و حرفامو بشنوید و کمک کنید اگر سر زنش میکنید نیاین
من سه یال با کسی دوست بودم و کلا فراز و نشیب داشتیم خیای و ایشون تفاوت مالی شدی و فرهنگی داشت مالی صفر فقط تحصیلات داشت همین من به ایشون کفتم پای من نمون من اهل ازدواج نیستم و میگفت نه من میمونم تاروضعم‌خوب بشه البته آدم پنهان کاری هم بود که مجال نیست بگم حالا در این سه سال خوب ایشون تهران من شهریستان ولی ایشون ما با هم بحث داشتیم وای خوب گذشت در هر صورت ایمن با پسران دیگه حرف زدم و بدون منظور دوسال پیش و دیگه امسال که روابطم جدی شد و هی گفت بیام خواستگاری رضایت دادم با تمام نداریش گفتم باشه رفتین مشاوره و لی اخلاقش بد میشد اذیت میکرد یجورای دلم قرص نبود تاراینکه میگفتم خدایا خوبه بمونه بده برام بره من طاقت ندارم تا اینکه سر موضوع کامیپیتز کد تلگرام خپاست منم دادم چون برام مهم نبود با کسی نبود جز‌ا‌ون ولی ایشون رفت جناب دو سال پیش کشید بیرون و شروع به ناسزا و حرفای رکیک و خیای بد و بیراه من بلاک کردم و کات کردم هر چند برگشت گفت من تو رو میبخشم ولی همچنان فحش داد منم دیگه رفتم ولی ناراحتم این که راهش دادم خواستگاری بیاد به اصرار خودش و از طرف دیگه اومد حتی بخاطر وضعیت بد مالیش مهلت بگیره و ما گفتم باشه بنظر شما کارم درست بود خواهش نظر بدید نه بد و بیراه
