سلام دوستان من و پسر عموم به هم علاقه داشتیم البته هیچ صحبتی از هر دو طرف چه تلفنی چه پیامک به همدیگر انجام نشده بود و فقط ته دل میدونستیم که به هم علاقه داریم ولی زن عموم مانع ازدواج شد تا اینکه پسر عموم ازدواج کرد و من فعلا مجردم حالازن عموم دائما زنگ میزنه خونه امون چه مستقیم چه غیر مستقیم به ما میگه که بیایید نوه دختریش رو واسه برادرم بگیریم اگه شما جای من بودید چیکار میکردید؟؟؟
اگه دختر خوبیه چرا ک نه
چ ربطی بهم دارن؟برادرت چی میگه؟
دستمو مشت ميكردم ميخوابوندم دهنش
هیچ کار
این دو تا قضیه ربطی به هم نداره
اه پسرعموت واقعا دوست داشت باهات ازدواج میکرد بعدشم ازدواج فامیلی خوب نیست سعی کنید از غریبه برای برادرتون زن بگیرید
نميزاشتم
مانع ازدواج تو شده
اونوقت ميخاد يكي رو به برادرت معرفي كنه
اصلا
وصلت خانوادگی زیاد جالب نیس
چ واسه تو ک نشد چ برای برادرت
خانم ها خواهشا نظراتتون بگید چون برام مهمه
اگه برادرت الان قبول کنه ممکنه در آینده یجورایی از تو خجالت بکشه.در صورتی ک اصلا معلوم نیس خوشبخت بشه یا نه.اگرم قبول نکنه شاید در آینده اگه با کس دیگه ازدواج کنه چشمش دنبال این دخترخانوم باشه.ب نظر من شما ب برادرت بگو اصلا منو وارد این قضیه نکن و بهم فکر نکن.یه تصمیم درست بگیر.امیدوارم خودتم ی ازدواج خوب خوب خوب بکنی ک همه انگشت ب دهن بمونن عزیزم
آخه چند سال بعد ازدواجش تو عروسی برادرش خواهرش با خانومش حرفشون شده بود بعد پدر خانومش بهش گفته بود تو باید اون کاری رو که خودت میدونی رو بکنی تو عرضه نداری برگشته بود گفته بود آره من عرضه ندارم اگه داشتم با دختر عموم ازدواج میکردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
