سلام خواهرا
تنها جايي كه ميتونم راحت درددل كنم اينجاست
خيلي حالم از شوهرم گرفته
يه آدم كاملا بي احساس
البته نسبت به من كارايي ميكنه كه من همش حس ميكنم دوستم نداره
دوس نداره پيشم باشه هيچ توجه اي بهم نداره
از بي محبتياش خسته شدم
هردفعه كلي حالم گرفته ميشه ولي چيكار كنم اون عين خيالش نيست مجبورم عادي بشم
ولي خدا ميدونه كه چقددلم ميشكنه ازش
همش دوست داره هرجا باشه جز خونمون
مسافرت و گردش اگه خودمون سه تا باشيم اصلا نمياد
بايد كسي ديگه هم باشه
شما خودتون زنيد ميتونيد چقد زن نياز داره به توجه و محبت
شايد هركي جز من بود كارايي ميكرد كه نبايد ميكرد ولي من همش خودم رو سركوب ميكنم خيلي شكسته شدم
خسته ام
اگه من نرم طرفش تا دوماه هم هيچي نميخواد اينقد ازم دوره