2777
2789
عنوان

داستان دختری همیشه حسرت زندگی اینو اون داشت(واقعی)

| مشاهده متن کامل بحث + 3218 بازدید | 82 پست

دیگه زده بود به سیم اخر...رفت پیش پدر شوهرش و با کلی خواهش تمنا شوهرش برد شاگرد یه مغازه فرش فروشی پدرش کرد....دید راه نفوز به پدر شوهره راحت تره رفت..یکی از هم محله ای هاش رو گرفت برای  پدر شوهرش ...یه دختر جوون ..خوشگل ..ساده و پخمه و یجورایی کرد دست نشونده خودش..کاری کرد اون مغازه فرش فروشی پدر شوهره بزن به نام شوهرش

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

این وسط دوباره حامله شد و بچش پسر شد و این بچه اولین نوه پسری شد و به واسطه همین خودش حسابی توی دل پدر شوهر باز کرد وشوهرش رو پر کرد که یه چیزی هم به نام پسرش بزنه

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

یکم دیگه گذشت...حالا وضعشون خیلی خوب شده بود ..که به شوهرش گفت باید وکالت اموال از پدرت بگیری تا تقسیم کنی که اگر خدایی نکرده پدرت فوت شد مشکلی پیش نیاد...از اون طرفم به  زن دوم پدر شوهره گفت  که پشت شوهرش در بیاد تا بتونه وکالت اموال بگیره ...و سراخرم گرفت و تقسیم که نکرد هیچ همه رو بالا کشید(حقیقتش از این قسمت داستان زیاد مطمئن نیستم اصلا نمیدونم چطوری اینکارو کرد..ولی شنیده ها میگن که اینطوری بوده)

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
چه جوری باید لایک کنم پرسیدم تو سایت کسی جواب نداد

پایین پستتون علامت قلب هست بزنین روش میشه لایک کردعزیزم

(از کسی پرسیدند: ماه قشنگتراست یا مادرت؟گفت ماه را که میبینم یاد مادرم میفتم اما مادرم را که میبینم ماه را فراموش میکنم.....!)###(همه میپندارند که عکس پدرم را به دیوار خانه ام آویخته ام اما نمی‌دانند که دیوار خانه ام را به عکس پدرم تکیه داده ام) یه گل پسر دارم که همه ی زندگیمه    ،،،ویه دختر پیرهن زری     

پدر شوهره سکته کرد و کلا کج شد..زن دوم هم خیانت کرد و طلاق گرفت و رفت و اینم بگم یه پول زیادی هم اون برد

برای دوتا پسر دیگش هم فقط یه مغازه موند 

همه ی اموال به اینا رسید ولی بازم براش بس نبود

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
چه جوری باید لایک کنم پرسیدم تو سایت کسی جواب نداد

ف سمت پایین ی قلب بی رنگ روش بزنی قرمز میشه یعنی لایک کردی 

اگه فلش بزنی یعنی جواب پستو میدی 

س نقطه یعنی گزارش نامناسب بودن پست 

اون بغل فلش یاداوری

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  11 ساعت پیش