اون موقع دخترم ۶ ماهش بود سعت چهار صبح بود بیدارشدم نماز بخونم دیدیم یکی بهش اس داد گوشیش ساده بود دیدم یه متن عشقانس شمار برداشتم دیدم یه دختر هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم شوهرم از سر کار اومد ریدم بهش هیچی براش نذاشتم خواهر شوهرم حق ب من دادن چمدون جمع کردم برم شوهرم نذاشت هرچی مانتو داشتم پاره کرد واسه این ک نرم خواهر شوهرم درروقفل زد ک نرم بعد شوهرم دست گذاشت روقرآن ب خاک برادر مادرش قسم خورد گفت دختر مزاحم شده باهاش حرف زدم ببینم کیه معلوم شد دختر عمه دوستش بود دخترولکن نبود تا شوهرم بهش گفت ب پسر عموت میگم زندگیمو راب کردی تا ب داداشت بگه اونم دیگه دمشو گذاشت رو کولش رفت
ببین دخترگلم بعضی مواقع خوابها زاییده افکاروشک های روزانه خودمون هست به دلت بدراه نده وقتی میگیم گناه فقط خیانت نیست نمازنخوندن دروغ گفتن غیبت تهمت کم فروشی راه راست خدا رونرفتن هم اینا همش گناه محسوب میشه سعی کن بخاطر یه سوءتفاهم عینک بدبینی به چشم نزنی که زندگی از زهرمارهم تلخ تر میشه مراقب زندگی باش ولی ذهن ووجودت رو مانندذره بین نکن وحساس نشو سعی کن محیط اطراف زندگیت را مثبت ببینی وشک وظن رو ازخودت دورکن واصلا اززندگی ت بنداز بیرون تا اززندگی ت لذت ببری نه خدای نکرده ذلت .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
