وقتی بعد مدت ها سکوت حرف بزنی و بهت بگه به حرف افتادی چی میگین؟
بگو از وقتی زبون باز کردم دارم حرف میزنم 😐
بگو کمال همنشین در من اثر کرد، 🤣
باهاش حرف میزنم جواب نمیده اون ورو نگاه میکنه.یه هفته به اجبار پیشش هستیم دایم دارم کار میکنم محبت میکنم .بعد نصف روز مثل خودش ساکت شدم.میگه تو چرا یهو عوض میشی.ثبات نداری
اینقدر این ادم نیش داره که میدونم یه ذره حرف بزنم نیش میزنه به حرف افتادی.دنبال جوابم.شوهرمم ول نمیکنه میگه تو ببخش یه ذره محبتش کن
۱.دعا کن بیشتر زبونم باز نشه که خیلی بد میشه
۲.میگی ن مثل همیشم با خنده تمسخرانه میگی مرسی از توجتون به من... مرسی از دقتتون
۳.وقتی شما زبون بگیری و احازه بدی منم صحبت میکنم
۴.حوصله هر کسیو ندارم که بخوام باهاش صحبت کنم
بد گیر کردم کسی میتونه راهنمایی کنه
لطف بزرگی در حقم کردی .عالی بود جملاتت.هرچی از خدا میخوای بهت بده.من خیلی مودب و اروم هستم با سه تا بچه و شوهر گیر کردم پیش این مردم ازار.بخدا تازه براش ولناین و روز مادری و طلا خریدیم از محبت و احترامم کم نزاشتم ولی ذاتش خرابه.همه بچه هاشم میدونن و معترفن.اینها رو گفتم بدونی قصد ازارش رو ندارم فقط دیگه توانن تمام شده
برا مادرشوهر ولنتاین🤦♀️🤦♀️
به شوهرتون بفرمایین چرا باید محبت کنم زخم زبون بشنوم؟ روح و روانمو از سر راه اوردم. یه مدت تو به من محبت کن من به تو بدی جواب بدم ببین چه حالی میشی. دووم میاری؟ بگو مجبور نیستم تحمل کنم. کاری نمیکنم حرفاشم از این گوش میشنوم از اون در میکنم. گاری نکنم توقع هم ندارم اعصابم راحته حداقل.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
