سلام
یه پسر ۲۱ ساله هستم از شمال کشور
درسخون بودم همه چی اوکی بود تا اینکه درگیر مسائلی شدم که باعث شد از دست بدم همه چیزمو
و دیگه نتونستم تو کنکور موفق شم
الانم تو یه دانشگاه پیام نور درس میخونم
مشکل اصلی من با دختراس
نمیدونم چرا ولی چون احساساتی هستم ندید گرفته میشم و ضربه میخورم
در حالی که پسرای بدی رو میبینم دورشون پر دختره و همشون له له میزنن براش
من همیشه صادق بودم و حس میکنم بخاطر توجه بیش از حد همیشه ازم زده میشن
انگار خوشی میزنه زیر دلشون
نمیدونم مشکل از کجاس که با ۲۱ سال سن حسرت عشق مونده به دلم
در حالی که الان پسرای ۱۴ ساله حتی رابطه جنسی دارن من یه قدم عاشقونه نزدم تو عمرم
تسلیم نمیشدم ولی ایندفعه دیگه بدجوری ضربه خوردم حال بدشو خوب کردم و سرپا شد و من براش یه بازیچه بودم تهش گفت از یکی خوشش اومده و رفت
دیگه از دخترا متنفر شدم
خیلی تحت فشارم از همه چی خستم
گناه من چیه که دخترای همسن من این مدلی شدن
خودم از گذشته دنبال این بودم با یکی باشم همه چیمون باهم باشه و آخرم ازدواج کنیم ولی انگار دنیا زوم کرده منم بد بشم
ببخشید سرتونو درد آوردم
مرسی و منتظر حرفاتون هستم
این اولین باریه که تو سایتی فعالیت میکنم پس لطفا با کمکاتون منو از این وضع در بیارین خیلی سردرگمم و حالم بده