سلام عزیزان
دوستای عزیزم من دوتا از دخترایی هام راجع به مادر بزرگ مرحومم خواب عجیب میبینن،
این خواب یکی شونه میشه اگه تعبیر بلدین لطفا بگین تعبیرش چیه ؟
این از زبون خودشه؛ننه جان همون مامان بزرگمه:
خواب دیدم رفتم خونه ننه جان بعد میدونستم که ننه جان مرده یهو درو باز کردم دیدم همون جای همیشگیش داشت نماز میخوند من ترسیدم دادو هوار گریه مهدیم (پسرم)بغلم بود میگفتم مگه تو نمردی بد میگفت نه من نمردم میومد طرفم من فرار کردم گفت چرا بچمو نمیدی چرا فرار میکنی بیا پیشم غذا گذاشتم اومدم در خونه ننه ملکت(مادر بزرگ مادری اون یکی داییم که همسایه مادربزرگ مرحومم بود)دنبال تو باباتم بود گفتم ننه جان تو خونه من همیشه میبینمش بعد خالت گفت ننع جان کجا بوده من گریه کردم گفتم بخدا تو خونه بد مریم تو اومدی باهام توام دیدیش داد زدی و ترسیدی ننه جان میخواست مارو بگیره ببره خونع بد نمیدونم چی شد با ترسو وحشت تو اشپز خونه بودیم میخواست بزورب من شیر بده از سینش