دستت درد نکنه عزیزم.
اولین بار تو شش ماهگی بعد از تزریق واکسن متوجه تشنجش شدم ولی نفهمیدم تشنجه.تبش بالا بود و پایین نمی اومد هم قطره استامینوفن دادم بعد از چند ساعت شیاف براش زدم.وقتی داشت شیر میخورد یک آن دمای بدنش خیلی بالا رفت به طوری که سینم که تو دهنش بود خیلی داغ شد و یک دفعه بی حرکت موند چند ثانیه به این حالت موند و خوب شد و متوجه نشدم تشنج کرده فکر کردم دور از جونش مرد. تا همسرم رو از خواب بیدار کنم دیدش گفت بچه که داره گریه میکنه چیزیش نیست.
همون طور که گفتم دفعه اول همراه با تب بود و چند بار دیگه همین حالت خشک شدن بدن و خیرگی چشم اتفاق افتاد بدون تب بودن. بردم بیمارستان بستری کردن و گفتن تشنجه.
اول قرص .........فنوباربیتال .........تجویز کردن.
بعد از یک ماه دکترش گفت حالا که تشنجش کنترل شده یه شربت بهش بدیم که عوارض کمتری داره به دخترم شربت ..........لیسکانتین........... تجویز کرد.
بعد از حدودا ده .دوازده روز دیدم دست و پای دخترم شل میشد طوری که انگار نمی تونست تو بغل من سنگینی خودش رو نگه داره و دست و پاش شل می شد و بی حال می افتاد و این حالت ده .یا ۱۵ دقیقه طول میکشید .و باز نفهمیدم این هم نوعی تشنج هست.
دفعه دوم که این حالت براش پیش اومد سریع به بیمارستان بردم و فهمیدم این هم یک نوع از تشنجه.
و دکترش این دارو رو قطع کرد و دوباره.......فنوباربیتال.....بهش تجویز کرد.
بعد از حدود یک ماه متوجه شدم وقتی دخترم می خواد بخوابه قبل از این که خوابش عمیق شه پاهاش می پره.
برای خودم این حالت زیاد پیش اومده مثل وقتی که تو خواب از بلندی می افتی و بدنت یهو تو خواب می پره.
و این حالتش هر شب بیشتر میشه.
به دکترش گفتم اونم قرص ........کلو بازام ....... براش تجویز کرد.
اون موقع حدودا ۱۰ ماهش بود و وقتی قرص رو می خورد دست من رو رو سرش می ذاشت یا سرش درد میگرفت یا سر گیجه داشت چون وقتی چهار دست و پا میرفت تلو تلو میخورد.😔😔😔😔
قرص فنوبار بیتال و کلوبازام رو تا نزدیک های دو سالگی خورد و وقتی ۲۳ ماهش بود دوباره دکترش گفت بیا داروهاش رو عوض کنم و یک دارو با عوارض کمتر به بچت بدم.منم از همه جا بی خبر قبول کردم و قرار شد همزمان با بالا رفتن دز این شربت قرص فنو بار بیتال قطع بشه.
این دفعه شربت .....سدیم والپرات....... رو تجویز کرد که این دارو اصلا با قرص فنوبار و کلوبازام تداخل دارویی داشت..
بعد ها فهمیدم این مقدار دارو شربت سدیم والپرات براش تجویز کرده باید بچه ای که حدودا ۴ یا پنج سالشه این مقدار دز دارو رو مصرف کنه بماند که طی یک ماه که دز دارو به ۵ سی سی رسید قرص فنوباربیتال رو کمتر نکرد. و بیشتر علایم دخترم هم همزمان با بالا رفتن این شربت و با تداخل با داروهای دیگش به مرور خودشون رو نشون دادن😕😔😔😔
خدا از این دکتر نگذره و امید وارم این عذاب و بلا تکلیفی که برای ما درست کرده خدا به سر عزیز ترین کس این خانم بده انقدر که مادسر این بچه خون دل خوردیم و هزینه کردم خدا ازشون نگذره.
بعد ها فهمیدم این خانم دکتر که استاد دانشگاه هم بودن دختر من و برای تحقیقاتش انتخاب کرده و داشت عوارض دارو ها رو روش آزمایش میکرد.خیلی تو این سه سال عذاب کشیدیم و اگه بخوام بنویسم خیلی طولانی میشه که چه بلاهایی سر دخترم اورده.