امشب یکی از همون شباس ک دلم گرفته🖤
دلتنگ پسرمم محمد حسینم... ب یاد اون شبی ک حالم خراب شد و رفتم بیمارستان.... ب یاد اون شبی ک محمد حسینم ب دنیا اومد... ب یاد قبل از زایمانم ک گف پسرت نمیمونه ب یاد زمانی ک رو تخت داشتن میبردنم مامانم دستمو گرفته بود و از پرستار پرسید بچش میمونه؟ گف ن.... ب یاد همون لحظه ک اشکاش در اومد ب یاد همون شبی ک بابام برا پسرم لباس خرید ک لخت نمونه ب یاد همون شبی ک ب دنیا اومد و گزاشتش رو شکمم... تکون میخورد.... صداش می اومد خدا جون حالم خرابع.... خدا جون 🖤
از اون شب تا الان نزدیکای 2 سال هست میگزرع
خدایا دعای خسته دلان رو برآورده کن